he is the man behind the curtain. او ادم اب زیر کاهی است .
in the middle of nowhere, در ناکجا اباد
she was delirious. او پرت و پلا میگفت
i could eat a horse.خیلی گرسنه هستم
no offence. گله ای ندارم
thanks for the input. از ان توصیه متشکرم
dont bargain.چانه بی چانه
she is a rubber neck . او خیلی فضول است.
off the cuffفی البداهه در استین داشتن
do it or else .هر چی دیدی از چشم خودت دیدی!
i have my doubts. چشمم آب نمیخورد.
i dont feel like it . حالش را ندارم
eleventh hour.دقیقه نود. آخرین لحظه
a pack of lies .یک مشت دروغ
اطلاعات کامپیوتری...برچسب : نویسنده : حسن eight8 بازدید : 194